Thursday 19 October 2017

"دلم خون شد از این افسرده پاییز"

مطلبی که درباره‌ی اختلال خلقی فصلی نوشتم و در بی‌بی‌سی منتشر شده است




“دیگر نمی‌خواست چیزی را ببیند. اما چیزهایی هست که هر چقدر هم نخواهی ببینیشان باز می‌آیند. باز سنگین و بی‌رحم می‌آیند و خود را روی تو می‌افکنند و گرد تو را می‌گیرند و توی چشم و جانت می‌روند و همه وجودت را پر می‌کنند و چنان پر می‌کنند و آنرا می‌ربایند که دیگر تو نمی‌مانی، که دیگر تو نمانده‌ای که آنها را بخواهی یا نخواهی، آنها تو را از خودت بیرون رانده‌اند و جایت را گرفته‌اند و خود تو شده‌اند. دیگر تو نیستی که درد را حس کنی٬تو خود درد شده‌ای” 

آقای ابراهیم گلستان این سطور را در کتاب “آذر٬ماه آخر پاییز” نوشته و هرچند مراد او از این توصیفات چیز دیگری بود اما به گمانم می‌تواند به خوبی بیانگر یکی از مشکلات نسبتا شایع روان در این فصل باشد٬چیزی که عموم به نام “افسردگی فصلی/پاییزی” می‌شناسند و روان‌پزشکان با عنوان “اختلال خلقی فصلی” 


اختلال خلقی فصلی چیست؟ 

این اختلال در واقع نوعی افسردگی است که اغلب در ابتدای فصل‌های پاییز و زمستان رخ می‌دهد. نشانه‌هایش کم و بیش همان نشانه‌های معمول افسردگی است: 

۱. خلق پایین و افسرده (که معمولا صبح‌ها بدتر است) 
۲. کاهش علاقه نسبت به انجام کارهای معمول روزمره و لذت نبردن از کارهای (سابقا) لذت‌بخش زندگی 
۳. احساس ناامیدی 
۴. احساس بی‌ارزشی و گناه 
۵. احساس تنبلی٬خستگی٬خواب‌آلودگی و نداشتن انرژی در طول روز 
۶. انزوای اجتماعی و دوری از معاشرت با دوستان و…. 
۷. کاهش علاقه نسبت به روابط جنسی 
۸. تحریک‌پذیری بیش از حد 
۹. افزایش مدت زمان خوابیدن 
۱۰. افزایش اشتها و مصرف بیش از حد غذاهای شیرین و سرشار از کربوهیدرات (و اضافه وزن)  

عمده‌ترین تفاوت این اختلال با افسردگی “الگوی زمانی” بروزش است؛ به این معنی که اختلال خلقی فصلی هر سال در ابتدای پاییز و زمستان آغاز می‌شود و بهار و تابستان خاتمه می‌یابد اما اختلال افسردگی در هر زمانی می‌تواند رخ دهد. همین‌طور در این اختلال اشتها و خواب فرد بیش‌تر می‌شود در حالی که این موارد در افسردگی معمولا کاهش می‌یابند. 

علی‌رضا ساکن سوئد است و به گفته‌ی خودش سال‌هاست که دچار این اختلال بوده است. او می‌گوید: “هر سال اولین روز پاییز برام مثل یه کابوسه. بدون دلیل خاصی از حال و هوای زندگی می‌افتم و تا مدت‌ها اصلا نمی‌فهمیدم که چرا این‌قدر کسل و غمگین و بی‌حوصله میشم. اوایل زمستان بدتر هم میشه و به اوجش می‌رسه. قبلا فکر می‌کردم به‌خاطر مدرسه و شروع سال تحصیلی است٬اما سال‌ها بعد از پایان دانشگاه هم وضعیت مثل قبل بود. وقتی به سوئد اومدم بدتر هم شد. مدت‌ها گذشت تا این‌که نهایتا یکی از دوستان سوئدی‌ام بهم گفت شاید دچار افسردگی فصلی هستی. بعد از مراجعه به پزشک و نهایتا روان‌پزشک تشخیص این بیماری رو گرفتم. اوایل مدتی دارو (ضدافسردگی) مصرف کردم و بهتر شدم٬اما الان دارو مصرف نمی‌کنم و انجام یه سری کارهای دیگه خیلی کمکم کرده و می‌کنه” 


دلیل بروز اختلال خلقی فصلی چیست؟

به نظر می‌رسد دلیل بروز این اختلال کاهش نور روزانه و در نتیجه تغییر در عمل‌کرد برخی هورمون‌ها نظیر ملاتونین (که در تنظیم خواب نقش دارد) و سرتونین (که در تنظیم خلق٬اشتها٬خواب و بروز افسردگی نقش دارد) و بهم ریختن ساعت زیستی بدن (که خود را با نور و روشنایی روز هماهنگ می‌کند و بسیاری از عمل‌کردهای مهم بدن وابسته به آن است) باشد. 


چه کسانی دچار اختلال خلقی فصلی می‌شوند؟ 

هر کسی می‌تواند دچار این اختلال بشود اما به مانند افسردگی بروز این اختلال در زنان به مراتب شایع‌تر از مردان است (سه برابر بیشتر). احتمال بروز این اختلال در مناطق استوایی و گرم کمتر است و در عرض‌های جغرافیایی بالاتر شایع‌تر است. آمارها نشان می‌دهد در بریتانیا از هر پانزده نفر یک نفر دچار این اختلالند ولی از تعداد افراد دچار این اختلال در ایران آماری در دست‌رس نیست. 


چگونه می‌توان فهمید که دچار این اختلال هستم یا نه؟ 

در صورتی که در فصل‌های پاییز و زمستان دچار علایم این بیماری می‌شوید و به نظرتان می‌آید که در سایر فصول مشکلی ندارید ممکن است دچار این اختلال باشید. تنها راه قطعی فهمیدن این مساله مراجعه به یک روان‌پزشک است. به مانند هر بیماری دیگری وظیفه‌ی تشخیص و درمان این اختلال هم بر عهده‌ی یک متخصص است پس از تشخیص و دارودرمانی خودسرانه خودداری کنید. 


چه کارهای برای بهتر شدن می‌توان انجام داد؟ 

۱. تا آن‌جا که می‌توانید خود را در معرض روشنایی روز (نور آفتاب) قرار بدهید. یک مطالعه در دانشگاه دیویس نشان داده در موارد خفیف‌تر هر اندازه ساعات بیش‌تری را در فضای باز بگذرانید شدت علایم این نوع افسردگی کمتر شده و حالتان بهتر می‌شود. 

۲. نوردرمانی. بررسی‌ها نشان داده ۵۰-۸۰ درصد افراد دچار این افسردگی با استفاده از جعبه‌هایی به نام جعبه‌ی نور بهبود می‌یابند. می‌توانید یکی از این جعبه‌ها را هر روز صبح به مدت نیم‌ساعت در اتاق یا میز کارتان قرار دهید و بدون نیاز به نگاه مستقیم به آن حالتان را بهبود ببخشید. 

۳. دو بار در روز هر بار به مدت ۲۵ دقیقه ورزش کنید. یک پژوهش در دانشگاه دوک نشان داده انجام این کار به اندازه‌ی نوردرمانی موثر است. 

۴. ویتامین دی مصرف کنید. یک تحقیق در دانشگاه مریلند نشان داده در افراد دچار این اختلال اثر مصرف ویتامین دی و گروه غذایی حاوی آن بیشتر از نوردرمانی بوده است. 

۵. اگر در روز مشخصی (مثلا روز اول پاییز) علایم به اوج می‌رسد می‌توانید آن روز یا چند روز آغازین را مرخصی بگیرید و کارهای موردعلاقه‌تان را انجام بدهید. در بسیاری موارد این حال افراد را بهتر می‌کند. 

۶. در صورت کار در فضای بسته در صورت امکان حتما کنار پنجره بنشینید و یا پرده‌های اتاق را کنار بزنید تا نور طبیعی وارد منزل/فضای کار بشود. 

۷. روان‌پزشک و دارودرمانی. مراجعه به روان‌پزشک و در صورت نیاز مصرف برخی داروهای ضدافسردگی می‌تواند در بهبود اوضاع موثر باشد. یک بررسی نشان داده مصرف داروهای ضدافسردگی در ابتدای پاییز باعث بهبودی بیشتر علایم این بیماری در فصل زمستان هم می‌شود.